اطلاعیه شماره ۳

 

اعلام اسامی برنده شدگان در قرعه کشی گوشی تلفن همراه:

noblecomputerco@yahoo.comمونا

amirbmw530i@yahoo.comامیر حسین صنیعی

milad_mohammady2000@yahoo.comعلیرضا

masoud_navaeian@yahoo.comمسعود نوائیان

 ضمن تبریک به دوستانی که برنده شده اند از تمامی کسانی که در این قرعه کشی شرکت کرده اند نهایت تشکر را داریم.

به اطلاع عزیزانی که برنده شده اند می رسانیم که برای تکمیل کارها و فرستادن گوشی به درب منزل آنها  در ۲۴ ساعت آینده ای میلی به آنها  ارسال خواهد شد .

 

آن را با دقت بخوانید و به دستور العمل های آن کاملا توجه فرمایید.

 

 

 

 

من محکوم شدم به تنهایی

 
من محکوم شدم به تنهایی...
کوله بارم را به دستم دادی و مرا از جزیره قلبت تبعید کردی به
دوردست ها...
آنقدر دور که هوای برگشتن به سرم نزند...
تو برای مجازات کسی که نمی دانست مرتکب کدامین گناه بود
که مجازاتی این چنین سنگین برایش رقم زد نیازی نبود وامدار
این همه فاصله شوی...
شایداین من بودم که نمی دانستم درآستان قصر پادشاهی
قلبت صادقانه دوست داشتن جرم است و گناهی بزرگ...
نترس...سرزنشت نمی کنم...نای برگشتن را هم ندارم ...
همان یک ذره نیرو و توانی را هم که داشتم خرج دلتنگی هایم
کردم...
درست است ناعادلانه مجازاتم کردی... و در کمال بی انصافی و
نهایت دلبستگی مرا از خود راندی...
اما آیا می دانستی هنوز هم تویی آن پادشاه کلبه حقیرانه
 
قلبم؟؟؟؟
 

تسلیت

خورشید، در حال غروب است و هفت ستاره روشن در آسمان، آغوش گشوده هشتمین اخترند.

کبوتران بال می زنند آسمانی را که چشم هایمان سال هاست به آن دوخته شده، صدای بال کبوتران در صدای سنج عزاداران می پیچد و خواب مسموم انگورهای پیچیده بر خوشه های حادثه آشفته می شود، خورشید، ذره ذره در عطش چشم هایش رسوب می کند...

 

سالروز شهادت امام رضا علیه السلام ، بر شیفتگان و شیعیان حضرتش تسلیت و تعزیت باد

 

Image and video hosting by TinyPic

تسلیت

 

کُلُّ یَؤم عاشُورا وَ کُلُّ أَرض کَربَلا

 

اربعین سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام را بر   تمامی شیعیان آن حضرت تسلیت و تعزیت عرض می نماییم 


 

داستان پند آموز

کشاورزی الاغ پیری داشت که یه روز اتفاقی میفته تو ی یک چاه بدون آب . کشاورز هر چه سعی کرد نتونست الاغ رو از تو چاه بیرون بیاره . برای اینکه حیون بیچاره زیاد زجر نکشه   کشاورز و  مردم روستا تصمیم گرفتن  چاه رو با خاک پر کنن تا الاغ زود تر بمیره و زیاد زجر نکشه . 

مردم با سطل  روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاکهای  روی بدنش رو می تکوند و زیر پاش می ریخت و وقتی خاک زیر پاش بالا می آمد سعی میکرد بره روی خاک ها .

 روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا اومدن ادامه داد تا اینکه به لبه ی چاه رسید و بیرون اومد .

مشکلات زندگی مثل تلی از خاک بر سر ما میریزند و ما مثل همیشه دو اتنخاب داریم . اول اینکه اجازه بدیم مشکلات ما رو زنده به گور کنن و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!

 

سخن روز

 

او که بی‌دلیل
مرا به درآمدنِ آفتاب امید می‌دهد،
ابلهِ دلسوزِ ساده‌ای‌ست
که نمی‌داند
نومیدی سرآغازِ داناییِ آدمی‌ست.

....